میخواهم دربارۀ روزنامهنگاری علمی (Science journalism) و سلامت بنویسم و توضیح بدهم که چرا در روزگار سخت و پراضطراب فعلی، دادن اطلاعات درست به مردم اهمیت دارد. چطور میتوانیم و چطور باید دادههای درست را به دست بیاوریم. چطور باید دربارۀ یک بیماری ناشناخته و ترسناک حرف بزنیم و مرزهای اخلاق حرفهای را حفظ کنیم.
منابع مستند ما کدامها هستند و چرا به آنها اطمینان داریم. شبهعلم (Pseudoscience) در اینجا چیست و چرا مردم بیشتر از خود علم آن را دوست دارند. چطور میشود در مقام یک خوانندۀ معمولی بفهمیم که با واقعیت علمی (Scientific fact) طرف هستیم یا شبهعلم.
اهمیت روزنامهنگاری علمی و سلامت در این روزها
کرونا یکی از بزرگترین معضلات زمانۀ ماست. این بیماری، روح، روان و جسم خیلی از ما را درگیر کرده و میکند. در کنار همۀ مشکلات آن، با طیفی مواجه هستیم که به وسواس فکری و… مبتلا هستند و شرایط دارد بهمراتب برایشان دشوارتر میشود.
این بیماری وجوه مختلف سلامت فرد را تحتالشعاع قرار میدهد: چکاپها انجام نمیشوند، مردم از فیزیوتراپی و رفتن به دکتر و دندانپزشکی میترسند. بهطورکلی، عواقبی دارد که حالاحالاها خودشان را به ما نشان نخواهند داد.
جدال ناتمام شبهعلم و علم و ترجیحها و توجیههای همیشگی سیاستمدارها به این مسئلۀ پیچیده دامن زده و آن را بدتر و بدتر کرده است؛ از عنبرنسا بگیریم تا روغن بنفشه و واکسن وطنی و کوبایی و… .
بررسی کاربرد روزنامهنگاری علمی و سلامت
مخاطب روزنامهنگاری علمی، عامۀ مردم هستند. نمیدانم برایشان جالب هست بدانند یا نه که چطور مینویسیم و به چه منابعی اعتماد میکنیم؛ اما شناخت شبهعلم وجه جذابی است.
ما وظیفه داریم ساده و در حد فهم افراد معمولی بنویسیم. آگاهیدادن به عامهای که به روزنامه، مجله و شبکههای اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام، لینکدین و… دسترسی دارد و تحتتأثیر خبرها قرار میگیرد، وظیفۀ ماست.
یاددادن ماهیگیری را هم به آن اضافه کنم؛ پیداکردن منابع معتبر و اعتمادنکردن عامه به دروغپردازیها یا حتی پنهانکاریهای مصلحتی. شاید به این ترتیب روح و جسم آدمها کمتر آسیب ببیند و بتوانند حقیقت پنهان را از شایعهای که در حال تکثیر است، بهتر تفکیک کنند.
نکتۀ آخر اینکه دور و بر خودم آدمهای تحصیلکردۀ زیادی را میبینم که به روزنامهنگاری علمی خیلی علاقهمند هستند و تخصص و تجربهای دربارهاش ندارند. شاید این متن برای شروع به دردشان بخورد.
کسب اطلاعات بیشتر
بخشی از روزنامهنگاری علمی، ارجاعدادن مردم به آدمها، بلاگها و سایر منابع قابلاعتمادی است که به زبان مادری مینویسند. درستکردن شبکهای از آدمهای متخصص و کاربلد که راست را میگویند. بسیاری از این منابع موثق، متأسفانه سادهنویس نیستند؛ باید بگردم و چندتایی را معرفی کنم. البته خیلیها را که اعتبار جهانی یا ملی دارند در طول متن معرفی خواهم کرد؛ از سازمان بهداشت جهانی گرفته تا سایت رسمی وزارت بهداشت و یک پزشک و دیگران.
این نوشتۀ من، محبوبه عمیدی، برای نیماتودی بود. ارتباط بیشتر با من: Linkedin